نقد دستهایش بوی گل میداد

ساخت وبلاگ

نقد کتاب "دست هایش بوی گل می داد" نوشته مرضیه جوکار/ تصویرگر:هدی عظیمی
امین فقیری

 

می­شد که این داستان برای گروه سنی «ج» نباشد. یک داستان برای همه؛ از کودک 7 ساله تا بزرگسالی 90 ساله. موضوع ساده است؛ اما عمیق. کسی که زیبایی­ها را منحصراً از آن خود می­داند و کسی دیگر که سعی می­کند دیگران نیز از این زیبایی­ها _که در کتاب از نشانه ی «باغ» استفاده شده است_ بهره ببرند. طنز زیبایی در زیر پوست کتاب جریان دارد که گهگاه همانند غریقی در طلب آب رخ می­نماید و پنهان می­شود. آوردن چند عنصر از جهان کودک و نوجوان همانند دختر شاه پریان و پادشاه و وزیر که هم دست راستی است، هم دست چپی؛ به تنهایی قادر نیست عنصر ریزبافت ساختار داستان را به جهان نوجوانان بکشاند و شاه پریانی که با وجود نداشتن وجاهت آن چنانی، خودش را در دل پادشاه جا می­کند، همه و همه از داستانی خبر می­دهد که همه به راحتی می­توانند آن را بخوانند، چون نثر آنقدر روان و شیرین و جذاب است که کتاب را در یک نشست می­توان خواند. این همه خبر از خبرگی نویسنده ی آن و احاطه­اش نسبت به واژگان زبان فارسی می­دهد.
تصویرهای کتاب نو و زیباست و القاگر مفاهیم کتاب. دست نویسنده ی آن و تصویرگر، که کتابی زیبا و خواندنی آفریده­اند درد نکند.

 
روزنامه ی عصر مردم / دی ماه 91

انجمن تخصصی داستان کودک انگشت جادویی...
ما را در سایت انجمن تخصصی داستان کودک انگشت جادویی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2angoshtejadooyee7 بازدید : 365 تاريخ : جمعه 23 مهر 1395 ساعت: 20:49